حدیث فرشته من

دیدار دوم ما با نی نی ها

دومین دیدار ما با دوستان حدیث روز جمعه ٦ مرداد در پارک اباذر بود . که حدیثمون، خیلی از دوستایی که از وقتی تو دل مامانی بوده تا الان با هاشون دوست بوده و ندیده بودشون، رو دید چند تا عکس از این روز برای دختر گلم میذارم تلما خانم موقشنگ فرفری با کیمیا توپلی حدیث و کیمیا در حال تفکر سه چرخه کیمیا که فکر کنم چیزی ازش باقی نمونده باشه منم به نامزدم یک زنگ بزنم ببینم یهمیی کجا رفت الینا کوچولوی آروم سلام خوبی؟  مرسی خوبم...ای وای طاها کجایی نی نی ها به صف یعنی یک روز میشه منم اینقدر بزرگ بشم و با دوستم بیام پارک بعد بگم نی نی ای کجایی که یادت بخیر تلما خانم عل...
28 مرداد 1391

قرار سوم نی نی سایتی حدیث

این دفعه از سری قرار هامون با نی نی هایی که دوستای هم سنت هستند، تو خونه آقا  فراز یک قرار داشتیم که خیلی به من و شما خوش گذشت. همین جا از میزبانی آقا فراز تشکر میکنیم.         ...
28 مرداد 1391

فان مع العسر یسرا ان مع العسر یسرا

خدا به همه ما تو قرآنش وعده داده دختر نازم که بعد از هر سختی آسونی هست و 2بار هم تاکید کرده تو توی پارک سر سره سواری میکردی و شاد و خوشحال سرسره رو برعکس میرفتی بالا نازنین به امید اینکه میخوای بعد برگردی و با شادی بیایی پایین .این همین آیه هست دخترم، که میگه در سختی ها تلاش کنید و نا آمید نشین که بعدش شیرینی هست               کاش یاد من هم بماند ...
23 مرداد 1391

دیدار دریا

دوباره ما راهی مشهد شدیم برای دیدن اقوام و زیارت. این بار از سمت جاده شمال برگشتیم و تو تنی به آب زدی. این دومین شمال تو بود. چند عکس از مسافرتت برای دختر گلم اینجا به یادگار می ذارم. اللهم صل علی علی بن موسی الرضا روی حیاط خونه باباجون در حال صرف عصرانه و دیدن گنجشک ها روی درخت حدیث و پسر خاله تو راه برگشت اول به یک جایی شبیه بهشت که نه خود بهشت رسیدیم اینم یک پنجره رو به دریا  اینجا توی آلاچیق که بودیم به سمت دریا که صدای موج ها میومد اشاره می کردی بعد کنار دریا با تعجبی که داشتی صبحانه رو نوش جان فر مودی اول که گذاشتیمت رو شن ها و آب دریا به پاهای کوچیکت خورد شک زده شدی...
3 مرداد 1391
1